آروینآروین، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

آروین عشق و زندگی مامان و بابا

9 ماهگی عشقم و اولین آرایشگاه

  9 ماهگیت مبارک عزیزم    از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی….   دیروز گل پسر را بردم آرایشگاه نیلا نزد دوست خوبم فاطمه جان تا موهای قشنگش را کوتاه کنه خیلی آرام و ساکت بود معصومیت نگاهش اشکم را در میاره نمیدونم چرا .....؟               خیلی دوست دارم آروینم       ...
12 آبان 1392

عکسهای 8 ماهگی دلبندم

                            چشــمانت را بــرای زندگــی مــی خــواهــم اسمت را برای دلخوشی می خواهم دلــــت را بـــرای عاشـــــــــــــــقی مــــی خــــواهــــم صدایت را برای شادابی می شنوم دستت را برای نوازش... و پایــت را بـــــــرای همراهــــی مـــــی خواهــــــــــم عطرت را برای مستی می بویم خیالت را برای پرواز می خواهم و خودت را برای پرستش .....     ...
11 آبان 1392

مروارید سوم و عید غدیر خم

 غنچه لبهای پیغمبر که شد وا در غدیر / بر لبش گل واژه ” من کنت مولا ” نشست . . . عید غدیر خم مبارک مروارید سوم نفسم بالاخره با کلی مریضی و دوا و درمان در اومد دندانی از نوع نیش باورتون میشه؟ به همین مناسبت یک کیک  خریدیم و رفتیم خونه مادر جون ( مامان من ) و شب عید را با خانواده من گذروندیم     ...
5 آبان 1392

باغ شاهزاده ماهان

پنجشنبه شب به همراه خاله مریم و مامان رفتیم باغ شاهزاده ماهان به صرف چای و کیک و قلیان یک عکس از آروین و بابایی گرفتم که براتون میذارم چون هوا کمی سرد بود نفس مامان مجبور بوده کلاه بپوشه    این هم یک عکس زیبا از عمارت باغ در شب       ...
9 مهر 1392
1